داستان های کوتاه وخواندنی ازکرامات امام جواد(ع)
....امام گفت:بايد فقط انگشتانش قطع شود.چون كف دست از هفت جا،جايگاه سجده است و جايگاه هاي سجده مال خداست. ما نمي توانيم به جايگاه هاي سجده آسيبي برسانيم.همه شان ساكت شدند..... این داستانهای شیرین رادر ادامه مطلب بخوانیدمنبع : باشگاه خبرنگاران جوانمناظره مجلس مناظره ای راه انداختند .بزرگترین دانشمندشان را دعوت كردند.امامجواد (ع) را هم همینطور. همه كه جمع شدند یحی بن اكثم بلند شد. مجلس ساكت شد.پرسید :"اگر كسی برای مراسم حج محرم شده باشد و شكاری را بكشد تكلیفش چیست؟"امام جواب داد:" این شخص زن است یا مرد؟بزرگ است یا بچه؟آزاد است یا بنده؟كارش عمدی بوده یا نه؟حالا چی؟ پشیمان شده؟حجش عمره بوده است یا واجب؟شكار پرنده بوده یا نه؟***همه شان ساكت شده بودنداز شنیدن حالت های مساله رنگ صورتهای شان مثل گچ سفید شده بود.فهمیدند كه شكست خورده اند.وساطت براى رفع مشكلمرحوم شيخ طوسى ، كلينى و ديگر بزرگان آورده اند:در اوايل خلافت معتصم عبّاسى ، شخصى از اهالى سجستان به همراه امام محمّد جواد عليه السلام و نيز عدّه اى ديگر، راهى مكّه معظّمه گرديد.شخص سجستانى گويد: در بين راه ، جهت استراحت در محلّى نشسته بوديم و سفره غذا پهن بود، ما با عدّه اى از افراد مختلف مشغول خوردن غذا گشتيم .من به حضرت خطاب كردم و اظهار داشتم : ياابن رسول اللّه ! فدايت گردم ، در شهر ما ش امام جواد علیه السلام...
ادامه مطلبما را در سایت امام جواد علیه السلام دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 9mesbah-imamjavad0 بازدید : 205 تاريخ : سه شنبه 10 بهمن 1396 ساعت: 8:05